عکس | مغز اینشتین در حال حاضر کجاست؟
تاریخ انتشار: ۱۶ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۵۸۱۸۴
آلبرت اینشتین در ۱۸ آپریل سال ۱۹۵۵ بر اثر آنوریسم شکمی در سن ۷۶ سالگی در مرکز پزشکی دانشگاه پرینستون پلینزبرو در نیوجرسی درگذشت. طبق خواسته او، جنازه این فیزیکدان اسطورهای سوزانده و خاکستر او در مکانی نامعلوم پراکنده شد.
بلافاصله پس از مرگ اینشتین، مردی با نام توماس استولتز هاروی، آسیب شناس بیمارستان پرینستون که بر کالبد شکافی این فیزیکدان نظارت داشت، مغز اینشتین را از بدنش خارج کرد و آن را به ۲۴۰ قطعه برش داد و بیشتر قطعات آن را بیشتر از ۴۰ سال پیش خود نگه داشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چطور ممکن است بسیاری از قطعات مشهورترین مغز تاریخ به سادگی ناپدید شوند؟ پاسخ این سوال به اعتقاد «هاروی» و دیگران به این نکته برمیگردد که از نظر فیزیکی در مورد مغز انیشتین استثناهایی وجود دارد، و اگر تجزیه و تحلیل علمی مناسبی از مغز او انجام شود، به توضیحی در مورد نبوغ انیشتین خواهیم رسید.
بعد از اینکه به دستور هاروی در سال ۱۹۵۵ مغز اینشتین را برداشتند و آن را مانند مکعب بریدند، بعضی از قطعات مکعب شکل از بافت مغز را به ۱۲ مجموعه ۲۰۰ تایی برش دادند که عرض هر کدام از آنها به اندازه نصف تار موی یک انسان بود. (همچنین او قبل از تشریح از زوایای مختلف مغز کامل و دستنخورده عکسبرداری کرد.)
به گفته مجله Science، هاروی بدون اجازه از خانواده اینشتین برشهای مغز او را روی اسلایدهای مختلف نصب کرد و آنها را برای تعداد نامعلومی از محققان ارسال کرد. او امیدوار بود با این کار بتواند پرده از اسرار پنهان مغز انیشتین بردارد. هاروی خود شخصا رانندگی کرد و بسیاری از این نمونهها را در سراسر ایالات متحده و بخشهایی از کانادا پخش کرد، و در عین حال قسمت اعظم مغز انیشتین را داخل شیشهای که آن را داخل یک جعبه مقوایی نگه داشته بود در ماشینش پنهان میکرد.
زمانی که بالاخره سفر جادهای هاروی با مغز این نابغه به پایان رسید، مکعبهای باقیمانده مغز را به شیشههایی در خانهاش منتقل کرد. اگرچه همچنان این نمونهها را با محققان علاقمند به اشتراک میگذاشت، اما قسمت اعظم مغز انیشتین را تا سال ۱۹۹۸ نزد خود نگه داشته بود. تا اینکه بالاخره بقایای مغز اینشتین را در سال ۱۹۹۸، یعنی ۴۳ سال پس از خارج کردن آن از بدن آلبرت انیشتین به مرکز پزشکی دانشگاه پرینستون بازگرداند. به گزارش بی بی سی، در حال حاضر دانشمندان فقط زمانی اجازه دارند که مغز این نابغه را ببینند که طرح تحقیقاتی خوبی را به مرکز پزشکی ارائه دهند.
آیا تلاشهای هاروی برای روشن کردن رازهای مغز اینشتین به سرانجام رسید؟ جواب این است که بله، تا حدی! مطالعات متعددی در مورد عکسها و نمونههایی که هاروی به جاهای مختلف فرستاد منتشر شدند که اولین آنها مربوط به سال ۱۹۸۵ است. این مطالعات تفاوتهای جزیی را در ساختار مغز انیشتین در مقایسه با گروههای مورد مطالعهای نشان داد که نابغه نبودند. از جمله این تفاوتها وجود یک شیار اضافی در لوب پیشانی است، یعنی بخشی از مغز که مربوط به حافظه و برنامه ریزی است. همچنین در مناطق خاصی از مغز او تعداد نورونهای بیشتری وجود داشتند که احتمالا امکان پردازش سریعتر اطلاعات را فراهم میکنند.
بسیاری از محققانی که هاروی برشهای مغزی را برای آنها ارسال کرده بود، این برشها را برگرداندهاند. با این حال بخشی از این اسلایدها هرگز بازنگشتند. این مسئله تا حدودی این سوال را پیچیده میکند که «مغز انیشتین کجاست؟»
در حالی که بخش عمدهای از قطعات جدا شده آن در پرینستون، جایی که این فیزیکدان نابغه درگذشت باقی مانده است، تعداد بیشماری از نمونههای مغز اینشتین به سادگی ناپدید شدهاند؛ بنابراین مغز اینشتین میتواند در هر جایی باشد.
منبع: خبرآنلاین
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردیمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: انیشتین مغز مغز اینشتین مغز انیشتین مرکز پزشکی نمونه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۵۸۱۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماشاالله قصاب کیست و کجاست؟ (+عکس)
ماشاالله قصاب از جمله نامهایی است که با ماجرای اشغال سفارت آمریکا گره خورده و پس از فعالیتهای پر حرف و حدیثی در ابتدای انقلاب به یکباره کمرنگ و ناپدید شد. برخی خبرها حاکی از درگذشت او در دههی نود است.
مهدی یزدانی خرم، نویسنده، در صفحهی اینستاگرام خود نوشت:
یک لُمپنِ مرموز گم شده… به ماشاالله قصاب مشهور بود. مردی که نه کسی از گذشتهاش خبر داشت نه فهمید چه به سر او آمد. اما در خاطرات آدمهای اول انقلاب ۵۷ بعید است ناماش نیامده باشد.
به گزارش انصاف نیوز، یکی از مرموزترین چهرههایی که کمتر از یک سال بر میل خود راند و بعد گم شد!. میگویند فریدون فروغی فقید آن ضدابتذالِ کبیر ترانهی «حقه» یا همان «مشتی ماشالا» را دربارهی او خوانده که پر یراه هم به نظر نمیرسد. در غورم در تاریخ پی تمام گمشدهها میگردم. اما برخی از این گمشدهها چنان پررنگ بودهاند که شاید نباید گم میشدهاند، نمونهاش همین جناب که عکساش را کنار سالیوان آخرین سفیر آمریکا در ایران میبینید. ماشاالله کاشانیخواه.
در فضای وب چیز چندانی دربارهاش وجود ندارد. همینکه از ۲۵ بهمن تا اواخر تابستان سال ۵۸ مامور کمیتهی حفاظت از سفارت آمریکا میشود. در ماجرای دستگیری محمدرضا سعادتی که برای شوروی کار میکرد نقش ایفا میکند و بعد بیرونراندناش از سفارت (با سالیوان خیلی دوست شده بوده)! به دستگاه خلخالی میرود در حوزهی موادمخدر. اما ماشاالله خود اهل بخیه یا دقیقتر «بخیهها» بوده. جوری که نوشتهاند «خلخالی از دست او به تنگ آمدهبود»!
او رقیب محمد گاوینامی بوده که خود را به چریکهای فدایی منتسب میکرده و میخواسته سفارت آمریکا را در ۲۵ بهمن ۵۷ فتح کند که یزدی دستبهدامن قصاب میشود و خب قصاب گاو را زمین میزند و پیروز میدان میشود.
تاریخ پر است از آنان که از ناکجا آمدند اما حسابی اسب خود راندند. ماشاالله شد محبوب سفارت. پول میگرفت برای ویزاگرفتن. رشوه میگرفت برای ردکردن کسانیکه میخواستند از ایران بروند. او کاسب ترس، اضطراب و بینظمیای بود که درش میتازاند. جالب اینکه او «نفوذ» داشت و حتا وقتی ثابت شد در چند ماه قدرت چهها کرده و بحث محاکمهاش پیش آمد، گم شد.
مثل «زهرا خانم» آن زن انقلابی عاشق قطبزاده که ناگهان غیب شد. قصاب مرموز بود. چون از سویی صرفن عربدهکش نبود و از سویی دیگر اهل آرمان و ایدهئولوژی. تشنهی دیدهشدن بود. چهلوسه سال از گم شدن یا دقیقتر ناپدیدشدناش میگذرد. مُرده؟ در گوشهای کهنسال مشغول طی روزگار است؟ کشته شده؟ معلوم نیست و احتمالن معلوم هم نخواهدشد.
اما این مردِ زورمند با دارودستهاش در میانهی تاریخِ ما چه میکرد؟ چگونه رابطی شد بین آمریکاییها و روسها؟ چهگونه توانست مشتی ماشالای نوبری شود که گاو زمین بزند و بعدها از هر کس بپرسند بگوید «چیز چندانی از او نمیداند». قصابها تاریخ نمیسازند اما میتوانند بردهگانی شوند که تاریخ میخواهدشان…
محمد رحمانی، نویسنده در کامنتی برای این پست آقای یزدانی خرم نوشته است: مدتی در دههی شصت زندانی شده بود. هنگامی که در دههی نود به سراغش رفتم گفتند فوت شده است.
کانال عصر ایران در تلگرام